داداش توروخدا نزن حرف جدایی رو حرف جدایی رو
ببر مدینه این همه کرب و بلایی رو کرب و بلایی رو
ببین دارم می سوزم، ببین دارم می میرم
بگو چجوری فردا، عزاتو من بگیرم
—–
چجوری الآن بخورم غصه فردارو، آتیش نزن مارو
چرا داری جمع می کنی خارای صحرارو، آتیش نزن مارو
داره میاد صدای، ششمیر و نیزه هاشون
حرص غروب فردا، معلومه تو چشماشون
شاعر : محسن عرب خالقی
- شنبه
- 16
- آبان
- 1394
- ساعت
- 16:8
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
محسن عرب خالقی
ارسال دیدگاه