فدای غربتت، فدای غصه هات
بذار برم عمو، تا که بشم فدات
نمی شه که بری، من بمونم عمو
بازم یتیم بشم، نمی تونم عمو
ای عمو، روی لب خشک من، طعم عسل اومده
ببین که شیربچه ِ، شیر جمل اومده
می خوام، تو رو یاری کنم
می خوام، برات کار یکنم
مثلِ، عمو برات علمداری کنم
ای وای، عموعمو حسین
بی زره اومدم، تا یادشون نره
تو رگ و خون من، غیرت حیدری
تو مدینه اگه، تیر به بابام زدن
حالا با سنگاشون، برا من اومدن
ای عمو، می خوام که غرقِ به خون، دیدن بابا برم
میخوام که قبل از تو من، به زیر اسبا برم
وقتی، میاد از راه اجل
وقتی، می گیریم به بغل
پیشِ، نگاهت میشکنه ظرف عسل
شاعر : محسن عرب خالقی
- دوشنبه
- 18
- آبان
- 1394
- ساعت
- 16:38
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
محسن عرب خالقی
ارسال دیدگاه