• جمعه 2 آذر 03


اشعار دفاع مقدس,(گل اشک شبی وا می شد ای کاش )

4203
9

گل اشک شبی وا می شد ای کاش
توباور پرواز نداری انگار
بال و پر پرواز نداری انگار
یک عمر تحملت نمودم کافی ست

 

 

ای سر!سر پرواز نداری انگار
سرهای بریده،دست و پاهای جدا
خورشید جنوب ،مشک خشک سقا
کارون کارون تشنگی یارانم
یک ذره کوچک است از کرب و بلا


امروز که انتهای دنیا من است
آغاز تمام آرزوهای من است
بی سر،پهلو شکسته،لب تشنه،غریب
اینگونه شهادتی تمنای من است

من ماندم و بغض لحظه هایی کوتاه
با چهره خیس نور در بارش ماه
یک حس غریب در دلم می گوید
هنگام شهادت است ان شاءالله


تا حضرت خورشید صدا کرد تورا
دل پرزد و از قفس رها کرد تو را
با خاک عجین شدی و ایمان دارم
از سجده نمی توان جدا کرد تو را

بر پیکر من تو را کفن ساخته اند
یا اینکه برای پر زدن ساخته اند
ای عشق !شبیه سایه همراه منی
انگار تو را برای من ساخته اند


آنجا تن خسته تو یا زهرا گفت
حتی لب بسته تو یا زهرا گفت
وقتی در آسمان به رویت واشد
پهلوی شکسته تو یا زهرا گفت


با بال و پری از کبوتر برگشت
هم بال پرندهای دیگر برگشت
مردی که سرش هوای پرواز گرفت
سردار به جبهه رفت و بی سر برگشت

در رقص گلوله دلنشین می میرند
روی هیجان سخ مین می میرند
خاکسر پیکر تو هم گم شده است
مردان بزرگ اینچنین می میرند

در باد نشانه های بال و پر توست
بر گونه هنوز بوسه آخر توست
گفتند به من در آسمان بابا!
خورشید به خون نشسته شاید سر توست

انشام دوباره بیست بابای گلم!
موضوع:کسی که نیست،((بابای گلم))
دیشب زن همسایه به من گفت یتیم
معنای یتیم چیست؟ بابای گلم!

با من کمی از بهار خون حرف بزن
از غیرت شهر واژگون حرف بزن
وقتی پدرم شهید شد مجنون بود
آقای معلم از مجنون حرف بزن

اشک و تب و سوزبوی بابا دارد
اینجا شب و روز بوی بابا دارد
شاید که نرفته است،مادر به خدا
این چفیه هنوز بوی بابا دارد

ای نخل!زوال،دامنت را نگرفت
زخم تو غرور کهنت را نگرفت
هرچند بریدند سرت را اما
بی سر شدن ایستادنت را نگرفت

 

 

سروده میلاد عرفان پور

منبع:کتاب شلمچه کربلا

برای اطلاع از جزویات و نحوه تهیه این کتاب بروی تصویر کتاب کلیک کنید.

  • چهارشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 8:2
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران