به بی آبرو اعتنا میکنند
همانها که مس را طلا میکنند
زمینگیر را آسمان میدهند
و با باخته خوب تا میکنند
گنهکار شرمنده را میخرند
سرسفره خود گدا میکنند
اگرچه دعاگویشان نیستیم
ولی باز مارا دعا میکنند
مریض گناهی خجالت نکش
بیایی به اینجا دوا میکنند
به یمن کمیل و به یمن علی
مرا با خدا آشنا میکنند
چه آسان به بند خدا میکشند
چه آسان ز دنیا جدا میکنند
شب جمعه از لطف ری جمع را
همه راهی کربلا میکنند
خودش دید زینب که سرنیزه ها
تن شاه را جابجا میکنند
شاعر : سید پوریا هاشمی
- یکشنبه
- 1
- آذر
- 1394
- ساعت
- 8:37
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه