آخی چقدر زخمیه چشمات بمیرم برات
آخی چقدر خونیه لب هات بمیرم برات
آخی شبیه خودم پریشون و پر خونه موهات
بمیرم برات
حالا بعد از اون همه عذاب
توی آغوشم یه کم بخواب
به چشم کسی خواب نیومده
بعد از اون مجلس شراب
ناله می زنم وای وای
گریه می کنم های های
نگفته بودی با سر میای بابا
نگفته بودی با سر میای
------
آخی چه زلف پریشونی بمیرم برات
آخی هنوزم که گریونی بمیرم برات
آخی تو طشت طلا روبرومی
با رگ های خونی بمیرم برات
چی بگم از زمین خوردنم
چی بگم که کجا بردنم
می اومدم اما چه جوری با
سیلی اینجا آوردنم
خیلی بی کس و تنهام
من فقط تو رو می خوام
بذار منم امشب باهات بیام بابا
بذار منم امشب باهات بیام
--------
آخی زیر دشنه جون دادی بمیرم برات
آخی تو لب تشنه جون دادی بمیرم برات
آخی جلو چشم من از نیزه
روی خاک افتادی بمیرم برات
ناتمومه درد و داغ من
افتادم از روی ناقه من
دیگه کسی از من خبر نداشت
تا زجر اومد سراغ من
چشم من شده آبشار
هق هقم شده زار زار
سرت رو روی شونه ام بذار بابا
سرت رو روی شونه ام بذار
- سه شنبه
- 3
- آذر
- 1394
- ساعت
- 15:42
- نوشته شده توسط
- حمید
ارسال دیدگاه