• جمعه 2 آذر 03


اشعار شب ششم محرم -( تیغ و بدن تو کربلا غوغا کرده )

4930
5

 

شب ششم  

(زمینه)

تیغ و بدن تو کربلا غوغا کرده

طفل و کفن جلوه ای از مولا کرده

نسل حسن چه محشری برپا کرده

پیش چشم علمدار بین لشکر کفار

داره رجز به لب هاش سبط حیدر کرار

یک شیر تو میدونه و

شمشیر می گردونه و

عباس داره می بینه و

لاحول ولاقوة الا بالله می خونه

-------

چه با وقار چه با جنم الله الله

دل می بره با هر قدم از ثارالله

روی لب اهل حرم ماشاءالله

چشمش رفته به مادر رزمش رفته به حیدر

طوری می جنگه انگار حیدر رفته به خیبر

لشکر بی سامونه و

دشمن سرگردونه و

ارباب برای قاسمش

لاحول ولاقوة الا بالله می خونه

------------

دور و برش پر از گرفتاری میشه

زخم سرش یواش یواش کاری میشه

روی پرش چشمه ی خون جاری میشه

با دردای نهفته با این فرق شکفته

میبره اسم عمو رو حتی وقتی می افته

میدون گل بارونه و

قاسم غرق خونه و

نجمه با گریه زیر لب

لاحول ولاقوة الابالله می خونه

--------

حسرت ما سینه زنا

شهادت راه خدا

عشق امام مجتبی

پیروی از خون خدا

شب جمعه کربلا

www.emam8.com دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • حمید

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران