پاشو برادر که زینبت پریشونه
از دوری تو برادر دل پُرِ خونه
چهل روزه این نگاهم غرق بارونه
تموم دنیا برام سرابه
سه ساله جامونده داداش کنج خرابه
سپر شدم نبینه رنگ تازیونه
هروقتی که برای تو گرفت بهونه
خدا میدونه
داداش حسینم
******
یه اربعینه عزیزم از تو من دورم
یه اربعینه دلم گرفته مهجورم
پاشو برادر پناه قلب رنجورم
پناه زینب ای سایه سر
رفتی نگفتی نداره پناهی خواهر
داداش حسین دلتنگتم کوراه چاره
آروم جونم زینبت آروم نداره
دل بی قراره
داداش حسینم
******
چهل روزه غصه داره خواهرت زینب
چهل روزه ناله داره مادرت بر لب
یادم نمیره تن تو بود زیر مرکب
یادم نرفته بالب تشنه
افتادی زیر دست و پا و تیغ دشنه
دیدم داداش از بالا تل میون گودال
تکیه دادی به نیزه ای خسته و بی حال
میون گودال
داداش حسینم
شاعر : ابوالفضل آلوئیان
- یکشنبه
- 8
- آذر
- 1394
- ساعت
- 6:58
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
ابوالفضل آلوئیان
ارسال دیدگاه