لطف چشمان توست حيدري ام
بانگاه تو از بدي بري ام
آمدم محض گفتن تبريك
بادل عاشق كبوتري ام
فكر كردم كه زود آمده ام
بعدديدم گداي آخري ام
از ازل تاهميشه مادر جان
مست از اين شراب كوثري ام
در روايات مان نوشته شده
گفته اي تابهشت مي بري ام
تو اگر مادر زمين هستي
پس منم تا هميشه مادري ام
زير اين سقف چادرت يك عمر
سخت مشغول كار نوكري ام
نوكري تو كار و بار من است
مايه ي فخر و اعتبار من است
در نگاهت نبي خدا را ديد
درقنوت تو ربنا را ديد
بهر تبريك جبرئيل آمد
دست برسينه انبيا را ديد
پدرت پشت درب خانه تان
باگل و هديه مرتضي را ديد
آسمان و زمين پر از گل شد
تا كه روي گل شما را ديد
پا به روي زمين زدي وجهان
مادر شاه كربلا راديد
چادرت را تكاندي و خورشيد
زير پايت ستاره ها را ديد
آنقدر در حجاب بودي كه
ماه در چادرت حيا را ديد
تا ابد سايه گستري مادر
همه عشق حيدري مادر
تا لبانت به مادرت خنديد
بندگان را خداي تو بخشيد
چادرت را كه دوخت دست ملك
باقي اش رابه روي كعبه كشيد
مصطفي جاي نقل روي سرت
تكه هاي ستاره مي پاشيد
هر كجا مصطفي نظر مي كرد
رد پاي فرشته را مي ديد
ناگهان باملائك آهسته
گفت آرام دخترم خوابيد
باز قنداقه را بغل كرد و
گونه ات را به خنده مي بوسيد
مثل آن لحظه اي كه در معراج
از سرشاخه سيب سرخي چيد
بوي ياس تو برمشام آمد
باز خورشيد روي بام آمد
آفتاب قديم دنيايي
مادر مهربان بابايي
تا همين قدر ازتو مي گويم
در دو عالم فقط تو زهرايي
تا تو هستي غمي نمي ماند
روز محشر شفيعه مايي
اي پناه امام اول ما
ذوالفقار علي اعلايي
باوجودي كه مادري اما
در كرامت چقدر آقايي
بسكه مديون دستهاي توام
از كنارت نمي روم جايي
مرتضي تكيه گاه احمد بود
پس توهم تكيه گاه مولايي
روزمحشركه مي شودمادر
چقدر مي شوي تماشايي
توخودت شافعي ولي آنجا
حامل دستهاي سقايي
مي رسد نغمه اي ز سوي خدا
فاطمه تابهشت مي آيي؟
آنقدر خوب و مهربان هستي
باز هم فكر شيعيان هستي
ماه بي جلوه ي رخت تار است
كار دنيا بدون تو زار است
يوسف مصري ازهمان اول
سركويت غلام دربار است
از كرامات دست باكرمت
به شما عالمي بدهكار است
چادرت شهر را مسلمان كرد
از حديثش جهان خبر داراست
مادر من مواظب خود باش
در مدينه حسود بسيار است
تكيه گاه هميشه ي حيدر
شوهرت بي تو بي علمدار است
روضه اي كه گرفته جانم را
روضه ي سخت درب وديوار است
دل دنيا گرفت از آهت
اي به قربان صورت ماهت
مهدی نظری
منبع:سایت شعر شاعر
- شنبه
- 23
- اردیبهشت
- 1391
- ساعت
- 4:49
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه