آسمون چشمات خونه
تموم تنت گلگونه
این روزا صدات لرزونه
ای مادر
نمیده امون بغض گلو
یه گوشه میرم تو غم فرو
وقتی که میگیری از ما رو
ای مادر
جواب ، سلامت ، شده با ، اشاره
بمیرم که از پیکرت خون میباره
مادر از زمونه که دلگیری
مادر نگو که به زودی میری
مادر ایشالله شفا میگیری
ای وای ، مادر جوونم زهرا
******
آسمونا رو مهتابی
گلی تو بستر خوابی
شبا رو تا صبح بی تابی
ای مادر
منت به سر زینب بزار
غنچه امیدم رو بکار
دست دعاتو بالابیار
ای مادر
دعا کن که پیشم بمونی تو مادر
برارفتن ای وای جوونی تومادر
مادر از زمونه که دلگیری
مادر نگو که به زودی میری
مادر ایشاالله شفا میگیری
ای وای ، مادر جوونم زهرا
- شنبه
- 8
- اسفند
- 1394
- ساعت
- 13:50
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
ابوالفضل آلوئیان
ارسال دیدگاه