شب جمعه شد،باز دلا کربلاس
دلای حسینی همه نینواس
داره میرسه مادری قد کمون
یه لشگر به همراهش از انبیاس
سوی قتلگاه تا صدا میزنه
حسینم حسینٰا، صدا میزنه
بُنَیّه بُنَیّه زبون می گیره
شهیداً غریبٰا، صدا میزنه
از این ضجّه عالم دگرگون میشه
دلا زیر و رو میشه، مجنون میشه
مجسّم میشه روضه ی قتلگاه
تنی با هزار زخم، پُر از خون میشه
میگن کربلا، من هوایی میشم
هوایی گنبد طلایی میشم
میرم کفُ العباس، میرم علقمه
با دلْ زائرم، نینوایی میشم
آقا یه نگاهی به بیچاره کن
بیا و غمِ این دلو چاره کن
نجف تا حرم در “طریقُ الحسین”
دوباره توو این راهم آواره کن
شاعر : وحید دکامین
- یکشنبه
- 29
- فروردین
- 1395
- ساعت
- 8:26
- نوشته شده توسط
- وحید
- شاعر:
-
وحید دکامین
ارسال دیدگاه