آقا دلم تنگه برات منوببر به کربلا
ببر کنار مرقدت، به اون حریم باصفا
از کوچیکی تا به حالا ورد زبونمه حسین(ع)
یه اربعین منو ببر میون بین الحرمین
بیام وفریاد بزنم، کل وجودمی آقا
باشیرواشک مادرم، توتاروپودمی آقا
یاد غمای خواهرت خیمه ی ماتم بزنم
سینه زنون گریه کنم ازعشق تو دم بزنم
کنار شش گوشه بیام سر رو ضریحت بذارم
با یاد اکبر پیش پات، ابری بشم خون ببارم
ازتواجازه بگیرم برم پیش برادرت
همون که وقتی شد شهید،شکست برا او کمرت
میگن امیر لشگرت،سقایی که داده دو دست
کسی رو رد نمی کنه،باب الحوایج همه ست
اگه بیام به کربلا میرم به نهر علقه
با یاد اون سقایی که شاه وفای عالمه
میام کنار قتلگاه با یاد زینب خواهرت
یاد دمی که کرد بغل، تن جدای از سرت
تنگه دلم برات حسین بده برات کربلا
تو رو به حق فاطمه(س)،حق علی مرتضی(ع)
شاعر : اسماعیل تقوایی
- جمعه
- 14
- خرداد
- 1395
- ساعت
- 14:32
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه