فتاده لرزه بر اندام دشمنان حرم
ز رعد غرش شیران پاسبان حرم
فداییان اباالفضل و غیرت الله اند
عقابهای مدافع در آسمان حرم
غریبه نیست دلم با غمش که صدها بار
به شرح روضه شنیده است داستان حرم
ز خون فاطمیون زینبیه گلگون است
هزار لاله دمیده است در کران حرم
اگر چه حال و هوایش گرفته و ابری است
و اشک می چکد از دیده روان حرم
بگو به داعش و تکفیری و یهود و سعود
به فتح قدس روانیم با اذان حرم
نماز اول مان در رکاب حضرت یار
سلام آخرمان ... باشد آستان حرم
علم نمانده به روی زمین ، حرامی ها
که هرزه ای نظری افکند به جان حرم
و باز بی کس و تنها شود عقیله عشق
در اوج غربت و اندوه کودکان حرم
نداشت طاقت تکرار آه زینب را
غم اسارت و ویرانه و خزان حرم
نوشته بود که ای دختر گلم ... ، بابا
شده فدایی زینب و دیده بان حرم
و گفت مادرم از آخرین مبارزه اش
شهید زینبیه ، گشته میهمان حرم
ز کربلای حسین آمده است بانویی
به میزبانی مردان قهرمان حرم
پدر برای همیشه به آسمان پر زد
در ازدحام پر و بال قدسیان حرم
نوشته اند ز روز ازل بر آن سینه
مدافع علوی، یار بی نشان حرم
فدای یک نخ آن چادری که خاکی شد
تمام بود و نبود مدافعان حرم
نعیمه امامی – 7 فروردین 95
شاعر : نعیمه امامی
- جمعه
- 14
- خرداد
- 1395
- ساعت
- 14:55
- نوشته شده توسط
- امامی
- شاعر:
-
نعیمه امامی
ارسال دیدگاه