راه گم بود، اگر نام و نشان تو نبود
اگر آن دیدهی بر ما نگران تو نبود
كوه بیداد ز بنیاد نمیشد ویران
اگر از خشم، نهیب تو، تكان تو نبود
ریشه آنچه نباید، كه ز جا بر میكند؟
اگر امید، به بازوی توان تو نبود
چه كسی راه، به دنیای كرامت میجست
اگر انوار دل فیضرسان تو نبود؟
جامهی نو، كه بر این ملك كهن میپوشید؟
آه... ای پیر، اگر بخت جوان تو نبود
پای تردید به دلهای كسان وامیشد
نام محبوب، اگر وردِ زبان تو نبود
مأمنی یافت سخنهای خوش اهل طریق
كه در اظهار، به جز طرز بیان تو نبود
آنچه گفتی و بر آن زد دل ما، مُهر قبول
حرف حق بود، فقط حرف دهان تو نبود
هستیات بود برازنده سیر ملكوت
این جهان گرچه جهان بود، جهان تو نبود
شاعر: محمد جواد محبت
- یکشنبه
- 16
- خرداد
- 1395
- ساعت
- 13:13
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد جواد محبت
ارسال دیدگاه