• دوشنبه 3 دی 03


مدح مولا -( منه افتاده از مستی، کمی امداد می خواهم )

2632

مدح یعصوب الدین کهف الوری امیرالمومنین (ع)

منه افتاده از مستی، کمی امداد می خواهم
خرابم ، عاشقم، مستم ، دلی آباد می خواهم
به شهر نی جفم لطفی از این بنیاد می خواهم
از آن قرآن ناطق آیه ی ارشاد می خواهم

دلی دارم به دستان وصی پیک دین ، حیدر
منم، کلبی ز اکلاب امیرالمونین ، حیدر

به سمت وادی طورش ، ز بند ناف باید رفت
برای ناز مژگانش به کوه قاف باید رفت
چو تیری در کمان حق ،سوی اهداف باید رفت
بدون غل و غش ،مجنون ، چو آبی صاف باید رفت

مرا او کرده مهمانش، بگو پس، آفرین ، حیدر
منم، کلبی ز اکلاب امیرالمونین ، حیدر

جبینم می شود هر دم ز ناز عشق ، پرچین تر
دل غمگین ما را کرد، نازش، زار و غمگین تر
خوشا بر حال آنکه هست نزد یار ، مسکین تر
نمک از دست مولایم بود از قند ، شیرین تر

نمیدانم به لبهایم بود این چندمین، "حیدر"
منم، کلبی ز اکلاب امیرالمونین ، حیدر

مکثر پیش او آمد ز عز او مخفف شد
خوشا بر حال آنکه به حریم او مشرف شد
دل ویرانه ی عاشق از عشق او مسقف شد
دهان جان ز مستی در حریم او پر از کف شد

شده با دست حق از دار عقبی دستچین حیدر
منم، کلبی ز اکلاب امیرالمونین ، حیدر

به بام گنبد زردش ،پرم را باز می خواهم
چو مرغان غزلخوانش ز جان، آواز می خواهم
برای وصف او قلبی غزلپرداز می خواهم
شعاری پر شعور از آن شه ممتاز می خواهم

بود حق در سما حیدر ، بود حق در زمین حیدر
منم، کلبی ز اکلاب امیرالمونین ، حیدر

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 23
  • خرداد
  • 1395
  • ساعت
  • 5:43
  • نوشته شده توسط
  • خادم مولا

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران