)مدح جانشین خدا روی زمین- امیرالمومنین (ع
عراقی گشته ام دیگر من اینجا همدمی دارم
و امشب در میان صحن نی جف عالمی دارم
کنار کعبه ی قلبم به چشمم زمزمی دارم
علی گویان به لبهایم چه اسم اعظمی دارم!
چرا امشب من از اوصاف فردوس برین گویم؟
تو حیدر گوی و من هم یا امیرالمومنین گویم
به طاق عرش معراجش، پرم ، جبریل خواهم شد
و بی شک در جوار او به زر تبدیل خواهم شد
و بعد از آن به شکل ساغری تشکیل خواهم شد
می حق بر تنم ریزد ، پر از تجلیل خواهم شد
تو از بالاترین دم زن که من از بهترین گویم
تو حیدر گوی و من هم یا امیرالمومنین گویم
تمام "ربناهایم" به عشق "آتنا " ماتند
شبیه دیده هایی که به اذکار دعا ماتند
ملائک در میان صحن جان مصطفی ماتند
تمام کنگرات عرش، سمت مرتضی ماتند
تو از حصن حصین گوی و من از حبل المتین گویم
تو حیدر گوی و من هم یا امیرالمومنین گویم
صدا کردم ز نای دل علی آن باب رحمت را
و از او مسئلت کردم کلید درب جنت را
و از شش جانبم با چشم خود دیدم عنایت را
و دیدم در گدایی بر درش شاهی و عزت را
به میکائیل و اسرافیل و جبریل امین گویم
تو حیدر گوی و من هم یا امیرالمومنین گویم
زمین دور خودش می گردد از وقتیکه او را دید
پیمبر زلف طوبا را میان زلف مولا دید
قسم بر زینب کبری که هر چه دید زیبا دید
نبی قلب علی را در میان دست زهرا دید
شدم خوشه در این خرمن به عشق خوشه چین گویم
تو حیدر گوی و من هم یا امیر المومنین گویم
شاعر : جعفر ابوالفتحی
- یکشنبه
- 23
- خرداد
- 1395
- ساعت
- 5:44
- نوشته شده توسط
- خادم مولا
- شاعر:
-
جعفر ابوالفتحی
ارسال دیدگاه