بازهم بزم عطا و بخشش و رحمت بپاست    
جمع، جمع عشق بازی ز پا افتاده هاست
ماه مهمانی ست خوب و بد همه دورهمند  
ماه، ماه آشتی عبد عاصی با خداست
یک نفر مشغول استغفار و اشک و ربناست
یک نفر روی لبش ذکر و مناجات و دعاست
یک نفر مست ابوحمزه، یکی غرق کمیل  
یک نفر هم مثل من در حسرت کرب و بلاست
دلخوشی ما فقط حب حسین بن علی ست    
او که کشتی نجات خلق و مصباح الهداست
گرچه شش گوشه نشد روز ششم قسمت ولی
روز هشتم مرغ دل صحن علی موسی الرضاست
آن علی موسی الرضایی که عنایت میکند
آخرش می آید و ما را شفاعت میکند
شاعر : محمود یوسفی
- دوشنبه
- 24
- خرداد
- 1395
- ساعت
- 14:8
- نوشته شده توسط
- محمود یوسفی
- شاعر:
- 
                            محمود یوسفی

 
                 
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه