السلام ای کعبه حجاج توس
آفتاب عالم ای شمس و الشموس
السلام ای وارث علم الیقین
مرقد تو برتر از عرش برین
السلام ای اهل دنیا را ولی
یابن موسی (ع) یابن حیدر (ع) یا علی (ع)
السلام ای اصل دین را قائمه
یاس خشبو از تبار فاطمه (س)
السلام ای معدن عشق و صفا
ایهاسلطان علی موسی الرضا(ع)
باز امشب آمدم در میزنم
تا حریمت یک نفس پر میزنم
باز کن در دل پریشان آمدم
باز کن در دیده گریان آمدم
باز کن در از ره دور آمدم
چشم سر دارم و لی کور آمدم
گفتم امشب می رسم من بر مراد
تا که راهم دادی از باب الجواد (ع)
این چه غوغاییست در صحنت بپاست
فرش ها منزلگه شاه و گداست
من کجا و آستانت یا کریم
در طواف گنبدت چون یاکریم
گوییا آنی زمانم ایستاد
مردمان دیدگانم ایستاد
حس خوبی بر حواسم چیره شد
تا که چشمم بر ضریحت خیره شد
ناگهان گوهر ز چشمم شد روان
زیر لب گفتم کریم مهربان
گرچه آلودم تو رو از من نگیر
من زمین خوردم ، بیا دستم بگیر
جان زهرا کن نگاهم ای شها
ایها سلطان علی موسی الرضا (ع)
شاعر : حسین شادمند
- یکشنبه
- 24
- مرداد
- 1395
- ساعت
- 5:15
- نوشته شده توسط
- شاکرحق
- شاعر:
-
حسین شادمند
ارسال دیدگاه