دل بیمارمرا جز تو طبیبی نبود
من هجران زده را بی تو حبیبی نبود
اعتنایی توبراین عاشق مسکین نکنی
برمن زار ز مهر تو نصیبی نبود
تاکه جانی به تنم هست بیا دیدارم
برفراغ تو دگر صبر وشکیبی نبود
گرزهجران تو جانم به لب آید نه عجب
مرگ عاشق به جهان چیز غریبی نبود
گر بمردم تو بیا جان به تنم باز آید
فعل اعجاز زتو کار عجیبی نبود
شاعر : اسماعیل تقوایی
- چهارشنبه
- 24
- شهریور
- 1395
- ساعت
- 16:35
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه