چیکار کنم ، میون کوفه خیلى تنها شدم
چیکار کنم ، اسیر دست این نامردا شدم
چیکار کنم ، آخه شرمنده از تو آقا شدم
سوختم و ساختم ، با غم دلدار
سر میزارم بر ، گوشه ی دیوار
خسته و بى یار ، خسته و بى یار
به حق خاک چادر مادرت ، کوفه نیا
تو را قسم به غیرت علمدار ، کوفه نیا
خواهرت و نکش میون بازارا ، کوفه نیا
کوفه میا ، میگم من دلخون
کوفه میا ، میشى سر گردون
کوفه میا ، میگم بى سامون
واى حسین ، میا به کوفه
******
اگه میاى ، یه فکرى کن براى قحطى اب
اگه میاى ، یه فکرى کن براى طفل رباب
اگه میاى ، یه فکرى کن براى بزم شراب
بى کفن موندم ، تو کفن بر دار
تا نشى عریان ، پیروهن بر دار
پیروهن بردار ، تو کفن بر دار
با لب تشنه سرم و بریدن ، کوفه میا
پیکرم و روى زمین کشیدن ، کوفه میا
تمام موهات و به هم میریزن ، کوفه میا
بد رو سر اهل حرم میریزن ، کوفه میا
کوفه میا ، جوونه اکبر
کوفه میا ، میشى بى یاور
کوفه ، میا عزیز خواهر
واى حسین ، میا به کوفه
شاعر : قاسم نعمتی
- جمعه
- 2
- مهر
- 1395
- ساعت
- 12:57
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه