ما که کل سال پای روضه ها غم میخوریم
غصه ی اتمام این ده روز را کم میخوریم
هرسه شنبه صبح یا که هرشب جمعه کمیل
باده ی تقوای خود را پای پرچم میخوریم
یک برنج از ظرف نذری تو ما را بس حسین
رزق طول سال خود را از محرم میخوریم
ما چنان سرویم از وقتی برایت خم شدیم
تا تو هستی کی زمین با قامت خم میخوریم؟
با تو در هر مشکلی راه نجاتی هست لیک
مطمئنا بی تو بر دیوار محکم میخورم
تو بزرگی پس بزرگی کن شفاعت کن حسین
ورنه چوب معصیت ها را دمادم میخورم
در جوانی پاک بودن شیوه عشاق توست
شرمساریم از شما که غصه ات کم میخورم
تربت کرب و بلا درمان کل دردهاست
وقت های ناخوشی یک ذره مرهم میخوریم
داغ اکبر داغ قاسم داغ سقا داغ مشک
غصه هایت را میان روضه هم میخوریم
ما محرم زاده ایم کل سال آواره ایم
روزها یاد تنت ، شب یاد مشک پاره ایم
شاعر : سید پوریا هاشمی
- جمعه
- 2
- مهر
- 1395
- ساعت
- 20:49
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه