نبودی بابا ببینی غربت ما رو
به زیر سیلی ندیدی صورت ما رو
میون بازار شکستن حرمت ما رو
میون بازار، ولوله کردند جلوی چشمام بابایی هلهله کردند ۲
منو زدن بابا با سنگ و تازیونه
دست و پاهام ورم داره، عمه میدونه/ عمه میدونه
بابا حسین۴
میخوام ببینم تو رو چشام نمیبینه
ضربه ی دست عدوی تو چه سنگینه
به پای عشق تو جون دادن چه شیرینه
رقیه ی تو، واهمه داره ببین کف پام بابایی آبله داره ۲
رو صورت من جای بوسه ی لباته
حالا ببین که جای دست دشمناته/ نذر نگاته
بابا حسین۴
رقیه ی تو شب و روز بابا بیداره
سهم رقیه ت دیگه کوچه و بازاره
روی سرم سنگ دشمن داره میباره
منتظرم تا، تو رو ببینم پشت سر هم ازت بوسه بگیرم۲
سرم رو میخوام روی زانوهات بذارم
دیگه نوازشم نکن، مویی ندارم/ مویی ندارم
بابا حسین۴
موی سرم سوخت زیر آتیش و خاکستر
دلم عجیب تنگ شده برا علی اصغر
راستی نگفتی کجا رفته علی اکبر
داداش علی رو، تو خواب میدیدم تا بغلم کرد، یهو از خواب پریدم ۲
دنیا روی سرم ز بعد تو خراب شد
رقیه ی تو وارد بزم شراب شد/ دلم کباب شد
بابا حسین ۴
شاعر : مرتضی صیاد
- دوشنبه
- ۵
- مهر
- ۱۳۹۵
- ساعت
- ۲۱:۳۱
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
مرتضی صیاد
ارسال دیدگاه