• سه شنبه 15 آبان 03

 محمود ژولیده

حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( از خیمه خرامید قد و قامت قاسم )

3160
7

از خیمه خرامید قد و قامت قاسم

قرص قمر آل حسن حضرت قاسم

دل می برد از اهل حرم طلعت قاسم

یاد حسن احیا شده از حالت قاسم

در چشم خریدار ، عقیق یمن آمد

انگار به یاری حسینش ، حسن آمد

این قامت رعنا به حرم کرده قیامت

تکرارِ حسن آمده با هیبت و عزت

پوشیده کفن جای زره بر قد و قامت

شاید که بگیرد ز عمو هدیة رخصت

سرباز سپاه علیِ بت شکن آمد

انگار به یاری حسینش ، حسن آمد

در پیش نگاه حرم و دیدة عباس

شد راهی میدان ثمر باغ گل یاس

می ریخت ز چشمان عمو بارش الماس

می دید از آن دور ، عدو این همه احساس

بر مقدم او نُقل  وگلِ یاسمن آمد

انگار به یاری حسینش ، حسن آمد

افکند نقاب از رخ و سربند عیان شد

یا زینبِ پیشانیِ او ورد زبان شد

فریاد اَن ابن الحسنش نُقل دهان شد

این همهمه در لشگر کفار بیان شد

این کیست که جای زِرهش با کفن آمد

انگار به یاری حسینش ، حسن آمد

با جنگِ نمایان خودش کرد قیامی

هرکس که رجز خواند ز جنگاور و نامی

پس یکسره شد کارِ یلان نیز تمامی

یک ضربه زد و گشت دو نیم اَزرَق شامی

این تازه جوان را مددِ ذوالمنن آمد

انگار به یاری حسینش ، حسن آمد

ناگاه رقیبانِ دغل حیله نمودند

روبَه صفتانی که ز هر طایفه بودند

گِردِ یلِ نامیِ حسن حلقه گشودند

هر لحظه بر این حصر ، ز کفار فزودند

از هر طرفَش نیزه میان بدن آمد

انگار به یاری حسینش ، حسن آمد

آن قامت رعنا و همان آیت سبحان

با نیزه و شمشیر ، هم آغوش ، شد این سان

فریاد زد از زیر سم مرکبِ  عدوان

این سینة بشکسته فدای تو عموجان

زهرا به کنار تن بی جان من آمد

انگار به یاری حسینش ، حسن آمد

 

شاعر : محمود ژولیده

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 4:32
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران