می شینه رو خاک خدا خدا میگه
گاهی وقتا حرفاشو به ما میگه
شبا وقتی یهو از خواب می پره
دستاشو تکون میده لالا میگه
***
آخه امروز تو کوچه گهواره دید
دست مادرای شام شیرخواره دید
صبح تا حالا با کسی حرف نزده
فکر کنم حرمله رو دوباره دید
***
حرمله گلشنمو ازم گرفت
گلِ رو دامنمو ازم گرفت
من اگه لالا نگم دق مکنیم
لالایی گفتنمو ازم گرفت
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
- سه شنبه
- 6
- مهر
- 1395
- ساعت
- 5:26
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه