بگذرید از گنهم من خجل اربابم
هر چه باشد نمی از خاک و گل اربابم
بین ما گرچه زمین تا به سما فاصله است
نیستم دور،که من متصل اربابم
حور و قلمان جنان هم دل من را نبرند
من فقط مشتری روی گل اربابم
هر کسی روز جزا همره ارباب خود است
من کی ام ،منتسب و مشتمل اربابم
گرمی مهر حسین است انیس دل من
با وجودی که بدم مشتعل اربابم
شب جمعه ست گدا سوی حرم آمده است
راستش مست و خمارم کسل اربابم
با غم روضه ی شهزاده ی او میسوزم
سخت میسوزم و خود معتدل اربابم
ارباً اربا که شنیدید خدا میداند
من مصیبت زده ی داغ دل اربابم
خویش را با سر زانو به تن پاره رساند
لشگری خندد و من منفعل اربابم
شاعر : محمود ژولیده
- شنبه
- 10
- مهر
- 1395
- ساعت
- 12:44
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه