• دوشنبه 3 دی 03

 حسن لطفی

حضرت عباس(ع) -( برادری به زمین بود و بال و پَر میزد )

1619
1


برادری به زمین بود و بال و پَر میزد

برادری به سرش بود و هِی به سر میزد

برادری به زمین از لبش جگر می ریخت

برادری به سرش داد از جگر میزد

چقدر چین و چروک است رویِ این صورت

کنار هلهله ها دست بر کمر میزد

دو دست در بغل و یادِ مادرش می کرد

دوباره حرف در و چوبِ شعله ور می زد

رشید بودنِ او کار دست زینب داد

گره به معجرِ طفلانِ بی خبر میزد

کشید تیر به زانو و چشمهایش ریخت

سه شعبه زخم خودش را عمیق تر میزد

کمی ز ساقه یِ هر تیر از دو سو پیداست

کسی که بغض علی داشت تا به پَر میزد

برای خاطر هشتاد و چهار خانم بود

اگر حسین نشسته به روی سر میزد

شاعر : حسن لطفی

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 6:6
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران