سلام میکنم به تو به ساحتی که داشتی
به مشک تو به منصب سقایتی که داشتی
اگرچه میرسد تبار ماه زادگان به ماه
به آفتاب میرسد اصالتی که داشتی
شفیع نشأتین چیست ؟ و ذُخر للحسین چیست ؟
دو دست تو، دو دست با کفایتی که داشتی
به زیر محشر جبین یسار داری و یمین
عقب نشانده کفر را قیامتی که داشتی
حدیثی از سبو بخوان و " إن قطعتموا " بخوان
گواه داده کعبه بر فصاحتی که داشتی
دلت اگر کباب شد به خاطر رباب شد
برای مشک آب شد خجالتی که داشتی
به سر رسید اگرچه تلخ قصه ی عطش ولی
به سر رسید تلخ تر حکایتی که داشتی
چه سروها که بعد ازین به هر بلد به هر زمین
شکسته میشوند پای قامتی که داشتی
شاعر : توحید شالچیان ناظر
- یکشنبه
- 11
- مهر
- 1395
- ساعت
- 6:27
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
توحید شالچیان ناظر
ارسال دیدگاه