• سه شنبه 15 آبان 03


گفتم که بُود هستیِ ما گفت حسین است..

2105
5

                        خون خدا

گفتم که بُود هستیِ ما گفت حسین است         گفتم کـه بُود خون خدا  گفت حسین است

گفتم که بود  میـوه  بـاغ  دلِ  زهـرا           پـور علی و مـرد سخا   گفت حسین است

 

گفتم که بود راه نجـات  همه خـلـق           تا آنـکه  کند دفع  بـلا  گفت حسین است

 

 

گفتم که بود از سر لطف و کرم خویش           هر دم  به گدا کرد  عطا  گفت حسین است

گفتم که بود آن که  غم  از دل  بزُداید          آنکس که بِدَرد است شِفا  گفت حسین است

گفتم که بود هر که  غلامش  شده باشد         همچون که خورَد آبِ  بقا گفت حسین است

گفتم که بود آنکه خدا را عهد نشکست          همواره به عهد کرد  وفا  گفت حیسن است

گفتم که بود تا  که کند  در  رهِ   یزدان         شش ماهه گل خویش،فدا گفت حسین است

گفتم که بود سیـد و سـالار شهـدان          آن کسکه سرش گشت  جدا  گفت حسین است

گفتم که بود آن که  همه عضو تن  او            شد پخش به آن دشت بلا گفت حسین است

                                   گفتم که بود تا که بَرَد محسن و یک روز

                                   در نزد خودش کرببلا  گفت حسین است                   

  • دوشنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 12:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران