من خسته من تنها من سرگردون صحرا
نمی دونن که من هستم نوه حضرت زهرا
بابا نبودی/ قیامت دخترت و ببینی
بابا نبودی/ که به پای منبرم بشینی
تو رو بهونه کردم شام و ویرونه کردم
حسین یا أبا الغریب
حسین شیبک الخضیب
حسین وای
مگه از چشمت افتادم که نکردی بابا یادم
تو محل یهودی ها نرسیدی به فریادم
رفتی ز پیشم/ بابا ز تو انتظار نداشتم
تو بازار شام/ به خدا راه فرار نداشتم
می گفت شامی نامرد دیدی فراموشت کرد
حسین یا أبا الغریب
حسین شیبک الخضیب
حسین وای
تو قنوتم دارم آوا ربّنا آتنا بابا
خواب راحت نکردم من به خدا بعد عاشورا
با تو بگو که/ نیومده چرا عمو اباالفضل
داره می خونه/ نفسای تو گلو اباالفضل
آخه عمو کجایی اومد شب رهایی
حسین یا أبا الغریب
حسین شیبک الخضیب
حسین وای
شاعر : رضا تاجیک
- یکشنبه
- 11
- مهر
- 1395
- ساعت
- 14:45
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه