نـیســتـم لایـقِ دیـدارِ اباعبدالله
شده ام واله و بیمار اباعبدالله
منِ پُر جرم و گنه از قفس آزاد شدم
تا شدم نـوکر دربارِ اباعبدالله
بارها گفته ام این لطف خداوند من است
گر زدم تکیه به دیوار اباعبدالله
اربعین تا برسد دیده به ره میدوزم
تا شـوم نوکر زُوّارِ اباعبدالله
بعد مرگم بنویسید به سنگ لحدم
بوده این بی سر و پا زارِ اباعبدالله
یوسف فاطمه با حال بکاء میگوییم
تو بیا جانِ علمدارِ اباعبدالله
شاعر : سیروس بداغی
- دوشنبه
- 12
- مهر
- 1395
- ساعت
- 14:5
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
سیروس بداغی
ارسال دیدگاه