یارب این ماه کدامین مه و امشب چه شب است *** که فلک غرق نشاط است، زمین در طربست
شد مگر چشم مه امشب به جمالی روشن *** کاین چنین خرم و تابنده و پر خنده لبست
آری از منظره ماه و کواکب پیداست *** که شب سیزده ماه شریف رجب است
گوش دل باز کن ای بیخبر از عالم غیب *** تا منادی دهدت مژده که امشب چه شبست
مژده جبریل امین از عرش برین *** که مبارک شب میلاد امیر عرب است
ذات اقلیم ولایت که همایون ذاتش *** مطلع نور حق و آئینه ذات ربست
مه خورشید و زمین و فلک و لیل نهار *** به ولای علی و آل علی منتسب است
علی عالی اعلی اسدالله که او *** گردش دایره کون و مکان را سبب است
با چنین جلوه که از پرده برون آمدهای *** که کنم جان به فدای تو نه جای عجب است
هر که با خط ولای تو رود در دل خاک *** فارغ از محنت و آسوده ز رنج و تعب است
در پی رزم پی کشتن روبه صفتان *** همچو شیریست که در حالت خشم و غضب است
نرسد شهد به شیرینی گفتار علی *** که کلامش چو درختیست که غرق رطب است
خلق را دوستی شاه ولایت روحی است *** که روان در تن و شریان و ورید و عصب است
دم فرو بند «رسا» قطره به پیش دریا *** عرض اندام نمودن نه طریق ادب است (دکتر قاسم رسا)
منبع:مرکز نشر و اعتقادات
- چهارشنبه
- 27
- اردیبهشت
- 1391
- ساعت
- 8:37
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه