• سه شنبه 15 آبان 03


حضرت زینب(س)-کوفه -( می رفتم و گدازه صفت می گداختم )

1089
1


می رفتم و گدازه صفت می گداختم

تا دیده ام یکایکشان را شناختم

رد گشتم از صف صدقات و نگاه ها

در هر ردیف قافیه ها را نباختم

معمار تازیانه ی کوفی خراب کرد

هر خانه ی امید که با اشک ساختم

گرچه غریبه وار مرا خیره می شدند

باور نمی کنی! همه را می شناختم

دیدم که نعل تازه به هر خانه ای زدند

با اسب خطبه بر سر آن قوم تاختم

حتی صدای بغض جرس هم شکسته شد

با ضربه ای که همهمه شان را نواختم

شاعر : حجه الاسلام رضا جعفری

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران