• دوشنبه 3 دی 03


مسلم ابن عقیل -( را تو عوض کن و برو ، دیار مادرت حسین )

1265


را تو عوض کن و برو ، دیار مادرت حسین

کوفه نیا که حیف اون ، قد برادرت حسین

کشیدنم بالای دار ، اما فدا سرت حسین

میون بازار میزنن ، صحبت تیر و خنجرو

میخوان سوغاتی ببرن ، گوشواره ها و معجر و

اصلا سفارشم دادن ، نیزه های حمل سَرو

اینجا ، هیچکس ، پناه قلب من نیست

کوفه ، جای ، امنی برای زن نیست

انگار ، خونه ، ی هیچکی پیروهَن نیست

واویلا ، واویلا حسین

جان زهرا ، کوفه نیا حسین جان

******

این مردم خدا نترس ، تازه به دوران رسیدن

سجاده رو فروختن و-نیزه و شمشیر خریدن

از هم میپرسن که به کی ، جایزه ی سَرو میدن

کَسَبه ی بازاراشون ، نامَردن و بد دهنن

بیشتر تو کار فروش ، عمامه و پیروهنن

مغازه باز کردن فقط ، نامحرم و دید بزنن

با این ، اوصاف ، میخوای بیای اینجا چکار

جان ، زهرا ، زینبت و کوفه نیار

بیا ، اما ، رقیه رو خونه بذار

شاعر : میثم میرزایی

www.emam8.com دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران