• دوشنبه 3 دی 03


حضرت رقیه (س) -( تاریک و دلگیره خرابه ، چی بگم از )

1544

 

تاریک و دلگیره خرابه ، چی بگم از

غربت و بی کسی هام

بسه این همه صبوری ، بابا بیا

می سوزه دست و پاهام

روزام دیگه شبای تاره ، امون از این لباس پاره

کاشکی که برگردیم مدینه ، بابا دیگه آخر کاره

سخته که بی بابا باشی میون صحرا

به روی چادرت باشه یه ردی از پا

بابایی بابا

امون ای دل امون ای دل امون ای دل ، بابایی

******

دنیا دیگه برام عذابه ، من و ببین

بابایی آواره شدم

بین یه عده از اراذل ، دیدی بابا

بی گوش و گوشواره شدم

هر جا که اسمت و می بردم ، از حرمله سیلی می خوردم

دعای دخترت همینه ، کاشکی تو کربلا می مردم

جون من و گرفت بابا سر شکستت

چشام و بستم تا دیدم چشای بستت

بابایی بابا

امون ای دل امون ای دل امون ای دل ، بابایی

******

چشمام دیگه سویی نداره ، نمی بینم

چی به روزت آوردن

بابا کاش بودی ببینی ، اومدن و

معجرامون و بردن

نامرد بی حیا و پست ، همون که رو سینت نشست

با ضرب سیلی و لگد ، دندون شیریم و شکست

همونی که سر تو رو بابا بریده

اومد و موی دختر تو رو کشیده

بابایی بابا

امون ای دل امون ای دل امون ای دل ، بابایی

شاعر : ایمان مقدم

www.emam8.com دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 17:21
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران