دلم روشنه حرفمو از چشام میخونی بیا نه نگو تا نشه چشم من باروونی
دوتاشون فقط واسه ی تو شدن تربیت قبول کن اینارو که میشن برات قربونی
نگا کن گلامو
به تو یکدفه رو زده بعد یک عمری خواهر
بیا جون زینب
یه کاری بکن تا نره آبروم پیش مادر
دو تا آقازاده حاضرن / که از جون و دل میدون برن
دو تا شیرمرد آوردم برات / به جنگیدن خیلی ماهرن
وای برادر جان
دم بدرقه میخونم باصدای حزین معطر شدن هر دو آماده هستن ببین
ببر سمت میدون دو تا سربازاتو داداش فدایی آوردم برات مثل ام البنین
میرم توی خیمه
نبینی بارون چشامو دلت غم بگیره
سلامت سر تو
الهی که خواهر برای غریبیت بمیره
گلای زینب نذر سرت / به قربون علی اکبرت
قبول کن برادر هدیمو / همینه خواهش خواهرت
وای برادر جان
تسلای داغ همه مادرای شهید اونا که شدن پیش اربابمون رو سفید
میخونم برا اونکه حتی تنش برنگشت توی سوریه به همه آرزو هاش رسید
یه مادر تو خونه
هنوزم سرازیره رو گونه اشک روونش
هنوز چشم به راهه
بیاره خبر یک نفر از وصال جوونش
همه دردش از مهجوریه / کارش چن وقته صبوریه
نداره خواب راحت شبا / گلش گم شده توو سوریه
آه امون ای دل
شاعر : حلقه ادبی شاعرانه ها
- سه شنبه
- 13
- مهر
- 1395
- ساعت
- 21:39
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
حلقه ادبی شاعرانه ها
ارسال دیدگاه