آه دو کشته و یه چشمه ی خون دو غنچه و یه ابر بارون
دو هدیه از عزیزترین کس دو پیکر و یه دست بی جون
آه چیکار کنم آخه قرارم! بدون تو چه سخته کارم
خجالتم یه جور دیگه اس اگه نباشی تو کنارم
عزیز حیدر / کجایی خواهر
بیا تو لااقل واسه وداع آخر
دو نوجوونت / دو پهلوونت
رو دست من پر کشیدن تا حوض کوثر
آه برادرم، پناه زینب نشو عزیز من مؤذّب
دلم یه عمره مثل مادر شده از عشق تو لبالب
آه امام آسمونی من بگیر گلامو روی دامن
تموم هستمو میدم تا غریبیتو نبینه دشمن
امید آخر / عزیز خواهر
بمیرم و نبینمت با دیده ی تر
دو تا پسرهام / ضیاء چشمام
فدای تار مویی از علیّ اصغر
شاعر : احسان جاودان
- چهارشنبه
- 14
- مهر
- 1395
- ساعت
- 14:35
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
احسان جاودان
ارسال دیدگاه