• پنج شنبه 1 آذر 03

 سید حمید رضا برقعی

اصحاب امام حسین(ع)-جناب عابس -( هر که می‌داند بگوید، من نمی‌دانم چه شد )

1191
-2

هر که می‌داند بگوید، من نمی‌دانم چه شد

مست بودم مست، پیراهن نمی‌دانم چه شد

من فقط یادم می‌آید گفت: وقت رفتن است

دیگر از آنجا به بعد اصلاً نمی‌دانم چه شد

روبه روی خود نمی‌دیدم به جز آغوش دوست

در میان دشمنان، دشمن نمی‌دانم چه شد

سنگ باران بود و من یکسر رجز بودم رجز

ناله از من دور شد، شیون نمی‌دانم چه شد

من نمی‌دانم چه می‌گویید، شاید بر تنم

از خجالت آب شد جوشن، نمی‌دانم چه شد

مرده بودم، بانگ هل من ناصرش اعجاز کرد

ناگهان برخواستم، مردن نمی‌دانم چه شد

پا به پای او سرم بر نیزه شد از اشتیاق

دست و پا گم کرده بودم، تن نمی‌دانم چه شد

ناگهان خاکستری شد روزگار آسمان

در تنور آن چهره روشن نمی‌دانم چه شد

***

وصف معراج جنونش کار شاعر نیست، نیست

از خودش باید بپرسی، من نمی‌دانم چه شد

شاعر : سید حمید رضا برقعی

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 7:12
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران