یا حسین ای در نجف خوابیده تو
ای ز هر سو هر طرف خوابیده تو
شیر دوران آن امام المُتَّقین
چهار تن بخشیده بر اُمُ البَنین
یک تن از آنان که پیر راه بود
حضرت مشکور، عبدالله بود
آن عزیز دیده ی شیر خدا
داشت دل در بند تدبیر خدا
روز عاشورا به امر ماه عشق
سر نهاد از شوق خود در راه عشق
شاه را از جان دفاعی تازه کرد
عاشقی را اینچنین اندازه کرد
بیشتر از صد تن، از تکبیر او
جان خود دادند بر شمشیر او
جان کوفی را به بازی چون گرفت
چشم هایش را نگاه خون گرفت
بانگ آمد وقت رفتن آمده است
خون میدان تا به دامن آمده است
شوقش از بس بود در وصل اله
کشت تا کشته شود در حربگاه
کشته شد در راه آن نور جلی
حضرت عرفان؛ حسین بن علی
شاعر : محمد سهرابی
- پنج شنبه
- 15
- مهر
- 1395
- ساعت
- 7:14
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
محمد سهرابی
ارسال دیدگاه