غم اگر از توست مُردن پای این غم راحت است
سوختن با روضه و با اشک و ماتم راحت است
بعد سیصد سال اگر نام حسین آمد وسط
سوی جنت رفتن حوا و آدم راحت است
ما دو دم دادیم اما یک دمش هم کافی است
مرده زنده کردن ما با همین دم راحت است
یا حسین ما محرم یارب ماه خدا ست
پس رسیدن تا خدا ماه محرم راحت است
دختران شهر النگو خرج هیئت میکنند
حرف روضه میشود حاتم شدن هم راحت است
هرچه باشم باز هم در روی من وا میکند
من نوکر این خانه ام دیگر خیالم راحت است
مال دنیا را نمی خواهم به من گریه بده
دخل و خرج گریه کن حتی شود کم راحت است
هر که رفته کربلا خیر دوعالم دیده است
کربلا رفته خیالش از دو عالم راحت است
ساربان هم ریزه خوار سفره ی او بوده است
از کریمان نیمه شب دزدی خاتم راحت است
شاعر : علی سپهری
- پنج شنبه
- 15
- مهر
- 1395
- ساعت
- 13:4
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه