• جمعه 31 فروردین 03

 حسن لطفی

روضه طفلان حضرت زینب(س) -( کیست این اُمِ ابیهایِ حسین )

2149
5

 

کیست این اُمِ ابیهایِ حسین

کیست این حضرتِ زهرایِ حسین

کیست این سایه یِ هَمپای حسین

کیست پیغمبرِ فردایِ حسین

 

کیست جز زینب کبریٰ یِ حسین

 

چادرش خورد تکان طوفان شد

کوه برخاست زمین حیران شد

ماه چرخی زد و سر گردان شد

کعبه هم دست بر آن دامان شد

 

کیست این مریم عذرای حسین

 

مادری که دو جگر آورده

هرچه دارد به نظر آورده

پیش خورشید،قمر آورده

زحمتش را به ثَمر آورده

 

آمده جان بدهد پایِ حسین

 

جان خود بر دو کبوتر داده

هر دو را سَمتِ خدا پَر داده

اذن اگر زود برادر داده

قسمِ چادرِ مادر داده

 

دل خوش است او به دو امضای حسین

 

هر دو مَرد اند و صاحب عَلَم اند

ذوالفقار اند که هم پُشتِ هم اند

هر دوتا پشت و پناهِ حرم اند

هر دو در معرکه ثابت قدم اند

 

خویش را کرده مُهیایِ حسین

 

پرده ی خیمه کشیده خانوم

کَم کَم انگار خمیده خانوم

رَزمِشان را که ندیده خانوم

فقط از دور شنیده خانوم

 

گوئیا هست خودش جایِ حسین

 

خنده ها زود خبر آوردند

بادها یکسره پَر آوردند

سَرِ این دو ، چه مگر آوردند

تیغها را همه در آوردند

 

هر دو اُفتاده به صحرایِ حسین

 

مادر است اینکه سَرَش درد گرفت

خواست خیزد کَمَرش درد گرفت

که دو جایِ جگرش درد گرفت

ناگهان بال و پَرَش درد گرفت

 

گفت ای وایِ من و وایِ حسین

 

قصدِ جانِ دو برادر کردند

نیزه ها را دو برابر کردند

ضربه ها را که مُکَرَر کردند

بعد هم نیَّتِ خنجر کردند

 

به شماره است نفسهای حسین

 

این طرف یک پسر اُفتاد زمین

قبل از آن یک تبر اُفتاد زمین

آن طرف آن دِگَر اُفتاد زمین

دشنه ای دوروبَر اُفتاد زمین

 

غرقِ خونابه سراپایِ حسین

 

بِینِ میدان چقدر بَلوا بود

دو بدن بود هزاران پا بود

دو گلو بود و دو نِی بالا بود

دو سر اما سَرِشان دعوا بود

 

وای از خنده به غمهایِ حسین

 

از یکی زود زِرِه را کَندَند

از یکی جوشَنَش از جا کَندَند

وقتِ غارت همه یِکجا کَندَند

بود دایی تکُ تنها کَندَند

 

آه از حالتِ سیمایِ حسین

 

بینِ خون دید امانت ها را

بعد از آن غربت و غارت ها را

دست گردانِ غنیمت ها را

باز هم گفتنِ قیمت ها را

 

خواهرش در پِیِ سقایِ حسین

 

شد غروب و دو پسر را می دید

بر سرِ نیزه دو سر را می دید

دو سرِ خورده تبر را می دید

دورِ خود چند نفر را می دید

 

مانده اما به تماشای حسین

 

غمِ فرزند نمیدانی چیست

دو سه تا چین رویِ پیشانی چیست

در پیِ نیزه پریشانی چیست

بین نا محرم و حیرانی چیست

 

کیست زینب تک و تنهای حسین

شاعر : حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران