دو جنگاور دو شیرمادر دو فرزند بی تاب جعفر مهیای جنگند چو حیدر
حسین جان حسین جان
ثارالله دو قربانی آورده ام قربانگاه
فدایی تو باشن انشاالله/ شریکم در این راه
عزیز زهرا حسین ثارالله 3
نگاهت از من بر نگردان که هستم من بر عهد و پیمان کنم از داغت مو پریشان
حسین جان حسین جان
من خواهم ببینم سر نیزه ها سرهاشان
هدف گشته بر سنگ این نامردان/ به چشمان گریان
به پای عشقت حسین آمادند بود آرزوشان برت جان دادند
پس از تو از نی حسین افتادند
عزیز زهرا حسین ثارالله 3
دو فرزند من بی قرارند تعصب بر اسم تو دارند به پای تو سر می گذارند
حسین جان حسین جان
صبر این ندارند ببینند دو دستم بسته
شدم زیر هر تازیانه خسته/ سر من شکسته
نمی توانند به شهر غربت طفلت ببینند به بند ذلت
دشمن گذارد به رویش قیمت
عزیز زهرا حسین ثارالله 3
شاعر : رضا تاجیک
- پنج شنبه
- 15
- مهر
- 1395
- ساعت
- 23:27
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه