خدا میخواس مثِ حیدر
تو میدون بی زره باشی
شده تَرسَم که از اکبر
تو بدتر ارباً اربا شی
به جنگِ لشکری میری
که کینه از جمل داره
آخه بوی علی میدی
آخه چشمات حسن واره
تمومه عالم و آدم
شدن مدهوش و مست تو
هزارن ارزق شامی
هلاک ضرب شصت تو
عمو قربون لبخندت
چقد دلبر شدی قاسم
تو زیر سُم مرکب ها
چه رعناتر شدی قاسم
ولی حالا که برگشتم
تورو انگار نمیشناسم
آخه اینجور نبودی تو
شدی هم قدِ عباسم
رکاب مرکبت میخواس
ببوسه هی کفِ پاتو
نداره حسرتی دیگه
بنازَم قدوبالاتو
برای روضه هات بسه
همین که تو تک و تنها
هنوزم زنده بودی که
فتادی زیر مرکب ها
خجالت میکشم قاسم
نزن هی پیش من ناله
شده دور لبات مثلِ
لبِ بابات پر از لاله
شاعر : محسن کاویانی
- شنبه
- 17
- مهر
- 1395
- ساعت
- 7:23
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محسن کاویانی
ارسال دیدگاه