مادر رنج و دردم دو سـتـاره آوردم
مـاه من آمده ام تا به دورت بگردم
جـان خواهـر يـا حبيبي
تو مزن حرف از غريبي
يا اخا يا اخا يا ابن الزهرا (2)
چـاره اي کن غمم را گـريـه نـم نـمم را
کن قبول اي سليمان ايـن سـپاه کـمم را
مويشان شـانه کشيدم
من ز هستم دل بريدم
يا اخا يا اخا يا ابن الزهرا (2)
اشک حسرت ببارم نـالـه از دل برآرم
باغبـانـا هديـه اي بهتـر از ايـن ندارم
آمد اي جـان برادر
نوبت اين دو کبوتر
يا اخا يا اخا يا ابن الزهرا (2)
شاعر : میثم مومنی نژاد
- شنبه
- 17
- مهر
- 1395
- ساعت
- 9:16
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه