فصل غم است ای دل غمدیده گریه کن
بنشین به کنج خلوت و پوشی ده گریه کن
ایام فاطمیه رسید و در این فضا
عطر عزای فاطمه پیچیده گریه کن
از شعله های داغ جگر سوز او چو شمع
آتش بگیر ای دل تفتیده گریه کن
در ماتم حبیبه و محبوبه اش خدا
اکنون که سوز دل به تو بخشیده گریه کن
همراه غنچه های گلستان مرتضی
بر آن گلی که دست ستم چیده گریه کن
چون کودکی یتیم به خلوت سرای غم
با یاد مادری که نخندیده گریه کن
شبها به پشت پنجره های بقیع او
تا اشک دیده تو نخشکیده گریه کن
تنها نه فاطمیه(وفائی)که تا ابد
فصل غم است با دل تفتیده گریه کن
سید هاشم وفائی
- دوشنبه
- 20
- اردیبهشت
- 1389
- ساعت
- 20:16
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه