• دوشنبه 3 دی 03


اشعار امام حسین(ع)محرم -( وقتی که نان فقر را دندان گرفتم )

1292

وقتی که نان فقر را دندان گرفتم
از دست او بوسه به جای نان گرفتم

گفته اند کفر است نخواهد شد ولی من 
حاجات را از این خداوندان گرفتم

هر چند رعیت زاده ام اما زرنگم
با گریه هایم مزد از سلطان گرفتم

با ابروی بُرنده اش خون مرا ریخت
با خون پامالش حنابندان گرفتم

وقتی زلیخا کور شد میگفت یوسف
دیدی چگونه از خودم تاوان گرفتم

تنها برای صاحب خود پارس میکرد
درس بزرگی از سگ دربان گرفتم

میخواستم بازار یارم گرم باشد
اما کنار حجره اش دکان گرفتم

دردم فراقش است و درمانم وصالش
از اربعینش درد بی درمان گرفتم

نگذاشت پشتم تا شود چون تا شدم من 
سینی چای روضه و قندان گرفتم

قربانی ام اما ده ذالحجه ام را 
از اشتیاقم سوم شعبان گرفتم

فورا سر قاری قران یادم افتاد
وقتی شب احیا سرم قرآن گرفتم

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب هشتم محرم 95

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 8:26
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران