سبک: وتر الموتور
منکه با تو همسفر بودم دیگه از امشب بی خبر بودم
شب هجران من و تو شب مرگ منه
نمی دونی این دل من چه شوری می زنه
گریه می کنم ای شه غریب کربلا شده پر از عطر سیب
حسین 4
بوی دوری میده آزارم بی تو داداش از همه بیزارم
قراره من در به در شم توی این صحراها؟
بگیرم فردا تو مقتل ذکر واغربتا
میشه که بگی منو می بری؟ سخت میشه برام بی برادری
حسین 4
لشگر صد، یک تن اباالفضله کاشف الکرب من اباالفضله
گر چه قلب من ز غربت پر درد و غمه
صدای پاهای عباس قوت قلبمه
اگه اون نبود دلبری نبود سر خواهرت معجری نبود
حسین 4
شاعر : رضا تاجیک
- چهارشنبه
- 21
- مهر
- 1395
- ساعت
- 9:20
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه