• چهارشنبه 5 اردیبهشت 03

 حسن لطفی

وداع‌ از‌ کربلا -( میان ناله‌یِ خود می‌برم نوای تو را )

1369
2

 میان ناله‌یِ خود می‌برم نوای تو را
که خطبه خطبه شوم شرح،ماجرای تو را

تمام بار به دوش من است می‌بینی 
که می‌کشم به سرِ شانه کربلای تو را 

من و تمامیِ این قافله قسم خوردیم 
به انتها برسانیم ابتدای تو را 

بخواب می‌برم از کربلا_خداحافظ_ 
میان حنجره‌ام صوت مرتضای تو را

زمانِ بردنِ هشتاد و چار ناموس است 
بگو به میرِ حرم کرده‌ام هوای تو را

به دست بسته ام و بی رکاب می بینم 
گرفته است سنان پیشِ ناقه جای تو را

سر تو را که به خورجین خویش خولی برد 
بگو چکار کنم این تَنِ رهای تو را

مسیر کوفه که از خون حنجرت پیداست 
گرفته اند در این راه رد پایِ تو را

حرامیان نشنیدند های هایِ مرا 
مرا زدند ببیند های های تو را 

گمان کنم که ندارند هیچ کارِ دگر 
که می زنند شب و روز بچه‌های تو را 

بنی اسد پس از این از دهات می‌آرند 
حصیرِ خانه‌شان نه،که بوریای تو را 

شاعر : حسن لطفی

  • جمعه
  • 23
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران