باغ انگور علی باده ی نوبر دارد
هرچه مستی است در این میکده حیدر دارد
حال بعد از حسنین اش که گل سر سبدند
بین گلزار خودش فاطمه دختر دارد
دختری زینت بابا و علی خوشحال است
بعد از این مثل پیمبر شده ، مادر دارد
باز جبریل بخوان آیه ی "اعطینا" را
در سراپرده علی نور دو کوثر دارد
گرچه در خانه ی خود نیز غریب است اما
دلخوشی حسن این است که خواهر دارد
کوفه و خطبه ی زینب به همه ثابت کرد
که حسین ابن علی باز برادر دارد
حضرت عمه ی سادات به عالم فهماند
کربلا مذهب عشق است و پیمبر دارد
کام ما از سخن قاسم اگر شیرین است
"ما رایت" تو ولی قند مکرر دارد
من بمیرم که سر جسم برادر دیدی
شمر بر سینه ی او دست به خنجر ، دارد ...
خیمه ها سوخته و هست حرم را بردند
عمه اما به سرش چادر و معجر ، دارد
معجر سوخته و شعله آتش یعنی
کربلا رابطه با فاجعه ی "در" دارد
شاعر : سید حسن رستگار
- سه شنبه
- 4
- آبان
- 1395
- ساعت
- 5:4
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سید حسن رستگار
ارسال دیدگاه