• جمعه 2 آذر 03


مدافعان حرم -( هر زمان از غیب بر گوش درون )

1171

هر زمان از غیب بر گوش درون
آیدم بانگ الیهِ الرّاجِعونْ

سیر تا عرش خدا، گر بایدت
اقتدا بر شاه بی‌سر بایدت

هر که را شوری به سر از کربلاست
مستحق اَلبَلاءُ لِلْوِلاست

در طریق عشقبازی و جنون
یک وضو باید بسازم من ز خون

ذکر استرجاعم آهنگ من است
سر به روی پیکرم ننگ من است

عاشقان را با تعلّق‌ها چه کار
سر به تن اینجا نمی‌آید به کار

آن گروهی کز تعلّق رسته‌اند
روز اول عهد، با خون بسته‌اند

از تعلّق، از تعیُّن، رسته‌ایم
عهد را در عشق، با جان بسته‌ایم

گر به جان ما را زَنَد مولا محک
لَیتَنا یٰا لَیتَنا کُنّا مَعَک...

حرف در این جایگه بایسته نیست
لاف عشق از چون منی شایسته نیست

أَمْ حَسِبْتُم خواند و شوری آفرید
عشق را معنا از آن سر شد پدید

عشق آن باشد که عابس‌وار..مَرد
بی‌زره آیی به میدان نبرد

یا که چون آن عاشق شوریده‌حال
در نماز عاشقی رفتن ز حال

در حمایت از ولی، روح نماز
تیرباران می‌شوی و سرفراز

آن سعید، آن پور عبدالله بود
بنده‌ی آگاه این درگاه بود

قاف تا قاف جهان تا پا گرفت
عشق زین هفتاد و دو گل معنا گرفت

شاعر : وحید دکامین

  • سه شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 6:33
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران