آسمون اشکامو دیده     ناله هام به عرش رسیده
آبرو گرفته دین از            خونی که از سلسله چکیده
قنوت با غل و زنجیر       روزای سخت و نفسگیر
مگه میره از یادم
با دیدن تنی پر خون      سه روز دو شب تو بیابون
چهل ساله جون دادم
جون دادم تو کوچه ی تنگ یهودیها
می ریختن با کینه خاکستر روی سرها
باز دیدم سری افتاده زیر دست و پا
واویلا اب الغریب ۳
*****
جون من رسیده برلب     میرسم به یارم امشب
چشمامو رو هم میذارم     که چشم برام مونده عمه زینب
دو تا چش تر من سوخت    عمامه و سر من سوخت
مگه میره از یادم
یه دنیا غم همرامه       روضه ی من الشامه
چهل ساله جون دادم
جون دادم تو کوچه ی تنگ یهودیها
می ریختن با کینه خاکستر روی سرها
باز دیدم سری افتاده زیر دست و پا
واویلا اب الغریب
شاعر : حسین رحمانی
- چهارشنبه
- 5
- آبان
- 1395
- ساعت
- 8:40
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
- 
                            حسین رحمانی

 
                 
                 
                
                 دانلود سبک
 دانلود سبک 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه