غریبونه با دل خون / شدم من مهمون گریه
یه عمره ابریه چشمام/ می باره بارون گریه
امامِ، غم و قیام اشکم
می جنگم، با این کلام اشکم
حسینه، فقط پیام اشکم 2
شعار من پر شد توی دنیا شده ذکرم هرجا واحسینا
هنوز تو گوشم مونده صدای، آه زهرا
حسین جان حسین اباالغریب 4
چهل ساله غصه خوردم / به این غمها دل سپردم
چهل ساله جرعه آبی / بدون گریه نخوردم
می سوزم، به یاد اشک خواهر
می سوزم، به یاد قد اکبر
می سوزم، برای داغ معجر 2
خودم دیدم نامردا رسیدن تن بابامو در خون کشیدن
لبِ تشنه پیش چشم زینب،سر بریدن
حسین جان حسین اباالغریب 4
همیشه من در عذابم / همیشه سینه کبابم
ولی بین این مصائب / به یاد طفل ربابم
می سوزم، به یاد گریه هاشم
به یادِ، غریبیِ داداشم
تا حالا، باید دق کرده باشم 2
سُراغ،حنجر با تیر گرفتن تو صحرا ذکر تکبیرگرفتن
با تیر حرمله اصغر و از،شیر گرفتن
حسین جان حسین اباالغریب
شاعر : رضا تاجیک
- چهارشنبه
- 5
- آبان
- 1395
- ساعت
- 9:52
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه